کد مطلب:27985 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:130

براء بن عازب












810. سنن ابن ماجة - به نقل از براء بن عازب -:با پیامبر خدا، پس از حجّی كه گزارد، می آمدیم. پس در میان راه، فرود آمد و فرمان نماز همگانی داد و دست علی علیه السلام را گرفت و گفت:«آیا من به مؤمنان از خود آنها سزاوارتر نیستم؟». گفتند:چرا. گفت:«آیا من به هر مؤمن، از خود او سزاوارتر نیستم؟». گفتند:چرا. گفت:«پس این، ولیّ هر كسی است كه من مولای او هستم. خدایا! دوستدارش را دوست و دشمنش را دشمن بدار!»[1]. [2].

811. تاریخ دمشق - به نقل از براء بن عازب و زید بن اَرقم -:ما در روز غدیر خم با پیامبرصلی الله علیه وآله بودیم و شاخه های درخت را از روی سرش بالا نگاه می داشتیم. پس گفت:«... بدانید كه خداوند، ولیّ من است و من، ولیّ هر مؤمن. هر كه من مولای اویم، علی مولای اوست».[3].









    1. احمد بن حنبل، این حدیث را با اندك تفاوتی در فضائل الصحابة نقل كرده و افزوده است:«پس عمر، او را دیدار كرد و گفت:ای پسر ابو طالب، مباركت باد! مولای هر مرد و زن باایمان گشتی».
    2. سنن ابن ماجة:116/43/1، فضائل الصحابة:1042/610/2.
    3. تاریخ دمشق:8719/222/42.